آیلار  خانمآیلار خانم، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه سن داره

هدیه آسمانی من آیلار

دعا کن دخترم

دعا کن دخترم تا بتونم همیشه کنارت باشم . عزیز دلم این آخرین پستی هست که تا قبل از به دنیا اومدن آبجیت برات میذارم برامون دعا کن  نگرانم خیلی  .. که نکنه دیگه نتونم پیشت باشم و ازت مراقبت کنم ............. فقط همین
10 آذر 1393

نوزده ماهگیت مبارک عزیز دلم

 سلام به دختر ناز مامان آیلار خانم عزیز دلم فردا نوزده ماهه میشه و هر روز که بزرگ و بزرگتر میشه ، شیرینتر و جذاب تر هم میشه .و همه بیشتر از قبل دوسش دارن . خیلی بچه آروم و ماهی هست همه میگن این بچه به کی رفته که انقدر آرومه حتی مامانم میگه شما ها همتون بچه های آروم و خوبی بودین ولی آیلار یه چیز دیگست . با این وجود که مامان جون دیسک کمر داره و بچه داری براش خیلی سخته بهم قول داده اگه  آیدا جونم هم مث آیلار بچه آروم و باهوشی باشه سعیش رو بکنه که هر دو تاشونو  نگهداره . خدایا خواهش میکنم خودت به بچه هام و مامانم کمک کن . لطفا " . خوشکل مامان ، ماه دیگه که تو بیست ماهه بشی من نمیتونم بیام و برات مطلب بذارم ...
27 آبان 1393

هجده ماهگیت مبارک عزیز دلم

دیروز آیلارم 5/1 ساله شد . و من خوشحال تر از قبل بخاطر اینکه دخترم داره سالم بزرگ و بزرگتر میشه ... خدا رو شکر . و من استرس دارم برای واکسن هجده ماهگیش که قراره شنبه بزنه آخه میگن خیلی دردناکه و بچه ها تا دو روز درد دارند و نمیتونن راه برن .بابایی که میگه نمیبریمش ولش کن . ولی خودم دلم راضی نمیشه درسته که درد داره  ولی مجبوریم.از همین حالا ناراحت ناراحتی دخترمم .خدایا خودت کمک کن که درد زیادی نداشته باشه برای دختر عزیزم . دخترشیرین و فهمیده من توی این ماه کلی خانوم تر شده و جملات زیادی میگه حتی چند کلمه ای !!!!!!!! البته بعضیاش نا مفهومن ولی مامانی اکثرشو میفهمه .یکی از کلمات جالبی که میگه  وقتی از چیزی میترسه خودش میگه ...
29 مهر 1393

مادرانه

 آیلار خانم و به راستی خانم من عاشق معصومیت توام  . من گریه هایت رادوست دارم من خنده هایت را دوست دارم . من به نق نق کردن های خنده دارت عشق میورزم . به نگاه پاک و جستجوگرت عشق میورزم . به خواب پر از کودکی ات وقتی که آرام در کنارم میخوابی . به دست و پاهای کوچکت . به انگشتان نازت به چشم و موهای مشکی ات به لبخند گیرایت به دندان های زیبایت به حرف زدن های شیرینت . به صدایت وقتی  "مامان "  میگویی ... عشق میورزم . و اگر میگویم جان مامان ، با تمام جانم میگویم .و وقتی با نگاه پر از التماست آغوش باز میکنی و میگویی " بغل " با همه ی وجودم برایت آغوش میگشایم . من ، وقتی&nbs...
22 مهر 1393

هفده ماهگیت مبارک عزیز دلم

سلام به شیرین ترین دختر دنیا فردا ایلار عسلی یک سال و پنج ماهه میشه . عسل مامان چند روز پیش دوباره موهای نازش رو کوتاه کردیم ولی اینبار پسرونه !!! وای که چه پسر خوشکلی شده . دیدنی ، کپی باباش شده مخصوصا که با هم از آرایشگاه برگشتن . اصلا قیافه من اون لحظه دیدنی بود !!! البته شاید هم ندیدنی !!!! توی این ماه حدود یهی هفته حال آیلارم اصلا خوب نبود و مجبور شدیم دو روز بستریش کنیم و بهمون خیلی سخت گذشت . امیدوارم که هیچ وقت دیگه توی زندگیش مریض نشه میوه ی کوچولوی مامان . دو تا کلمه ها خیلی با مزه ای که میگه : ممخ : نمک دوشی : گوشی وای که نمیدونی با اون لبای خوشکلش وقتی این کلمات رو میگه چقدر دلم میخاد بخورمش . همه ی اعضای بدنشو میشن...
27 شهريور 1393

شانزده ماهگیت مبارک عزیز دلم

فردا آیلار خانومم یک سال و چهار ماهه میشه و اینبار میدونیم که قراره یه آبجی داشته باشه که فقط یه سال و هشت ماه ازش کوچیک تره . خدا رو شکر میکنم که خدا به آیلارم یه آبجی کوچولو داده تا بتونن با هم دوران کودکی والبته بقیه زندگیشونو بگذرونن . امیدوارم خدا به من و بابایی هم فرصت بده تا در کنارشون باشیم و برای خوشبختیشون و شادیشون تلاش کنیم . آممین خوشکل خانومم توی این ماه کلی کلمه یاد گرفته که دیگه نمیتونم همشو بنویسم . شعر هم که بع بعی میگه رو از قبل بلد بود و توی این ماه خاله ندا بهش شعر یه توپ دارم قلقلیه رو بهش یاد داده و اونهم با ناز و اشاره شعرو میخونه .... البته ما اول هر مصرعو میگیم و آیلار خانوم هم بقیشو ........ شیرینه بخدا ... ...
27 مرداد 1393

پانزده ماهگیت مبارک عزیز دلم

دخترگلم دیروز پانزده ماهه شدی و داری  به یه دختر ناز و کامل تبدیل میشی  البته از اول هم بودی ولی الان دیگه بیشتره بیشتر شدی ..  عزیزکم حالم زیاد خوب نیست و خودت هو میدونی که بخاطر نی نی مون هست . برای همین هم نمیتونم زیاد بنویسم . فقط هر ماه یه مطلب برات میذارم که بدونی چقدر برام مهمی و همیشه و در هر لحظه و هر جا که باشم به یاد تو شیرینم هستم . همه ی بوس های دنیام تقدیم به دختر گلم آیلار   ...
29 تير 1393

شیرین تر از جونم

دختر زیبای مامان ، شیرینم ، عمرم .... وقتی یادم میاد که چقدر  مظلومانه اونهم توی یک سال و یکماهگی از شیر مادر محروم شدی وچقدر معصومانه بدون اینکه  یه ذره اذیتم کنی پذیرفتیش ، اشک توی چشام جمع میشه و این بار هم بیشتر از قبل از خدا برای اینکه فرشته ای به این نازی  رو بهم داده تشکر میکنم . فرشته ی کوچولوی مامانی دو هفته پیش موهای ناز و بلندت رو که از چونه ات هم پایین تر اومده بود کوتاه کردیم ، چون هم نامرتب شده بود و هم ترسیدیم  شاید به چشمای خوشکلت آسیب بزنه . ولی دختر خوشکل من باز هم زیبا تر و جذابتر از قبل شد و الان یه پرنسس کوچولوی خیلی نازه .... شیرین تر از جونم وقتی مث دیشب تب داری و از دردی که نمیدونم کجات...
11 تير 1393

چهارده ماهگیت مبارک عزیز دلم

سلام به عزیز یه سال و دوماهه ی مامان ... آیلار خانوم شیرین گزم . هر یک ماهی که بزرگتر میشی به اندازه یه سال بیشتر توی دلم جا میگیری و بیشتر از قبل بهت وابسته میشم و نگرانت که نکنه صبح ها بدون من بهت سخت میگذره ؟؟ امیدوارم وقتی من نیستم پیشت بتونی با اطمینان خاطر وقتت رو بگذرونی و هیچ نگرانیی نداشته باشی . مطمئنم که مامانم بهتر از من از تو مراقبت میکنه . ولی شاید تو به ما وابسطه ای و ما رو ترجیه میدی .... خب بالاخره اینم نگرانی یه مامانه دیگه . به هر حال عزیز دلم امیدوارم که شاد و خوشحال و سالم بزرگ و بزرگ و بزرگتر بشی . راستش این روزا بخاطر نی نی کوچولومون که توی دلمه حالم خیلی خوب نیست و مجبورم با بی حوصلگی زندگی رو بگذرونم . دختر گلم مام...
26 خرداد 1393

سیزده ماهگیت مبارک عزیز دلم

فردا 28/02/1393 هست و آیلارم یک ماه بزرگتر از قبل شده و البته بازهم شیرین تر از قبل ......... اتفاق مهمی توی این ماه توی زندگی ما افتاده و ..... !!! بعضیا میگن خیلی خوبه ولی.... !!! به نظر تو اینطوریه مامانم ؟؟؟ حالا کارهایی که آیلار خانوم جدیدا یاد گرفته ... - دیگه کاملا میتونی راه بری و حتی بدوی -عروسکاتو بغل میکنی و تابشون میدی و لالایی میخونی براشون ... -عاشق بازی کردن با بچه ها هستی البته به شرطی که به دست و پات نپیچن .... - خیلی بیشتر از قبل به بابات وابسطه شدی و البته بابایی هم همینطور ... - خیلی از کلمات رو تکرار میکنی و کلمات جدیدی رو هم یاد گرفتی مث : دایی ، آبی . لالا ،لیلا.....و البته بقیشووووو یادم نمیاد ....
30 ارديبهشت 1393